فضيلت على عليه السلام بر ساير انبيا از زبان على عليه السلام‏

وقتى‏كه‏حضرت دربسترمرگ افتاده‏بود، اصبغ‏بن‏نباته‏چند پرسش از او دارد كه پاسخ و يادآورى آنها در اين‏جا بسيار مناسب است.

فضيلت على عليه السلام بر حضرت آدم عليه السلام‏

عرض كرد: «شما افضل‏ايد يا آدم ابوالبشر؟».

حضرت فرمود: «هر چند زشت است انسان خودش را تعريف بكند، امّا براى اظهار حق مى‏گويم. آدم در بهشت كه بود، همه نعمتها را خداوند بر او حلال فرمود جز يك درخت و بالأخره به آن درخت نزديك شد، امّا خداوند خيلى چيزها را بر من حلال فرمود و من نخوردم».

نان گندم بر على عليه السلام حلال بود، امّا با نان جو به سر مى‏برد.

حلواى شيرين را انگشت مى‏زد و مى‏فرمود: «چقدر خوشرنگى، امّا على از تو نمى‏خورد».

هر لباسى را كه مى‏خواست مى‏توانست بپوشد، امّا فرمود:

«آن‏قدر به لباسم وصله زدم تا از وصله زننده‏اش شرمنده شدم».

فضيلت على عليه السلام بر حضرت نوح عليه السلام‏

اصبغ پرسيد: «شما افضل‏ايد يا نوح؟».

حضرت فرمود: «نوح در اثر اذيّت قومش آنان را نفرين كرد و همه را هلاك نمود امّا من هر چه اذيّتم كردند نفرين نكردم».

آرى 25 سال بركنار بود و لب به نفرين نگشود و در ايّام حكومتش روزى او را آرام و راحت نگذاشتند مع الوصف نفرين نفرمود.

«ديگر آن‏كه نوح را پسرى كافر بود و شفاعت پدرش او را سودى‏ نبخشيد؛ ( قَالَ ينُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صلِحٍ …» هود: 46.) امّا خداوند دو پسر به من داد كه آقاى جوانان بهشت هستند». الحسن والحسين سيّدى شباب اهل الجنة( الغدير: 3/ 121).

فضيلت على عليه السلام بر حضرت موسى عليه السلام‏

باز پرسيد: «شما افضل هستيد يا موسى بن عمران؟».

حضرت فرمود: «هنگامى‏كه خداوند موسى بن عمران را به رسالت مبعوث فرمود و به سراغ فرعون فرستاد عرض كرد مى‏ترسم مرا بكشند، (قَالَ رَبّ إِنّى قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ»\E قصص: 33).خداوند به او وعده فرمود كه نترس و برادرش هارون را به كمكش فرستاد، امّا من در ليلة المبيت (شب هجرت پيغمبر از مكّه به مدينه) به‏جاى پيغمبر صلى الله عليه و آله خوابيدم در حالى‏كه اطراف خانه را مشركين گرفته بودند، بدون اين‏كه بترسم. و همچنين به دستور پيغمبر صلى الله عليه و آله سوره برائت را بر مشركين مكّه خواندم و نترسيدم».

فضيلت على عليه السلام بر حضرت عيسى بن مريم عليه السلام‏

عرض كرد: «شما افضل‏ايد يا عيسى بن مريم عليه السلام؟».

حضرت فرمود: مريم مادر مسيح در بيت المقدس سرگرم عبادت بود (حضرت زكريّا براى حضرت مريم غرفه‏اى درست كرده بود كه راهى به خارج نداشت و با نردبان به سراغش مى‏رفت، در اين‏حجره عبادت مى‏كرد تا وقتى كه به حضرت مسيح آبستن شد وهنگام زاييدنش گرديد) ندا بلند شد:

هذا بيت العبادة لابيت الولادة ( الامام على عليه السلام: 369.)

اين‏جا پرستشگاه است نه زايشگاه.

حضرت مريم از مسجد بيرون آمد و نزد درخت نخل خشكيده‏اى در آن نزديكى رفت و همان‏جا زاييد، امّا مادرم وقتى در مسجد الحرام آثار وضع حمل را در خود مشاهده كرد، پرده كعبه راگرفت وعرض كرد:

«خدايا! به‏حق اين‏مولودى كه درشكم‏من است، زاييدن را برمن آسان كن».

ناگاه ديوار كعبه شكافته و فاطمه وارد شد و ديوار بهم آمد تا سه شبانه روز. مردم ذكرشان در كوچه و بازار اين مطلب بود.

پس از سه شبانه روز، فاطمه بيرون آمد در حالى‏كه صدا مى‏زد:

«كيست مثل من كه سه روز در كعبه مهمان خدا بودم و از طعام بهشتى مى‏خوردم».

على عليه السلام بنده‏اى از بندگان محمّد صلى الله عليه و آله‏

اصبغ سؤال كرد: «شما افضل‏ايد يا محمّد صلى الله عليه و آله؟».

حضرت فرمود:

«انا عبد من عبيد محمّد صلى الله عليه و آله؛

من بنده‏اى از بندگان محمّد صلى الله عليه و آله هستم».

بعضى از محقّقين خارجى نوشته‏اند براى حقانيّت محمّد صلى الله عليه و آله همين بس كه تابعى مثل على عليه السلام دارد. ( دستغيب، عبد الحسين، امامت - قم، چاپ: اول، 1388 ه.ش.)

 

 

) خداوند به او وعده فرمود كه نترس و برادرش هارون را به كمكش فرستاد، امّا من در ليلة المبيت (شب هجرت پيغمبر از مكّه به مدينه) به‏جاى پيغمبر صلى الله عليه و آله خوابيدم در حالى‏كه اطراف خانه را مشركين گرفته بودند، بدون اين‏كه بترسم. و همچنين به دستور پيغمبر صلى الله عليه و آله سوره برائت را بر مشركين مكّه خواندم و نترسيدم».

فضيلت على عليه السلام بر حضرت عيسى بن مريم عليه السلام‏

عرض كرد: «شما افضل‏ايد يا عيسى بن مريم عليه السلام؟».

حضرت فرمود: مريم مادر مسيح در بيت المقدس سرگرم عبادت بود (حضرت زكريّا براى حضرت مريم غرفه‏اى درست كرده بود كه راهى به خارج نداشت و با نردبان به سراغش مى‏رفت، در اين‏

حجره عبادت مى‏كرد تا وقتى كه به حضرت مسيح آبستن شد وهنگام زاييدنش گرديد) ندا بلند شد:

هذا بيت العبادة لابيت الولادة. ( الامام على عليه السلام: 369.)

اين‏جا پرستشگاه است نه زايشگاه.

حضرت مريم از مسجد بيرون آمد و نزد درخت نخل خشكيده‏اى در آن نزديكى رفت و همان‏جا زاييد، امّا مادرم وقتى در مسجد الحرام آثار وضع حمل را در خود مشاهده كرد، پرده كعبه راگرفت وعرض كرد:

«خدايا! به‏حق اين‏مولودى كه درشكم‏من است، زاييدن را برمن آسان كن».

ناگاه ديوار كعبه شكافته و فاطمه وارد شد و ديوار بهم آمد تا سه شبانه روز. مردم ذكرشان در كوچه و بازار اين مطلب بود.

پس از سه شبانه روز، فاطمه بيرون آمد در حالى‏كه صدا مى‏زد:

«كيست مثل من كه سه روز در كعبه مهمان خدا بودم و از طعام بهشتى مى‏خوردم».

على عليه السلام بنده‏اى از بندگان محمّد صلى الله عليه و آله‏

اصبغ سؤال كرد: «شما افضل‏ايد يا محمّد صلى الله عليه و آله؟».

حضرت فرمود:

«انا عبد من عبيد محمّد صلى الله عليه و آله؛

من بنده‏اى از بندگان محمّد صلى الله عليه و آله هستم».

بعضى از محقّقين خارجى نوشته‏اند براى حقانيّت محمّد صلى الله عليه و آله همين بس كه تابعى مثل على عليه السلام دارد.

منبع:عبدالحسين‏ دستغيب، امامت‏ ص50تا55

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...